سلام
مدتی هست گاهی یکبارمیرم خونه سالمندان وبراشون قصه میگم ویا کتاب میخونم . امروز رفتم خونه سالمندان زرتشتی .یه دخترخانمی هست که اونجا کارمیکنه و مثل اکثراوقات اومد دم در که ویلچرم و بهم بده . روسری نارنجی و لباس خیلی شادی پوشیده بود باخوشحالی گفت امروز جشن تیرگان مون هست . گفتم مبارکه چقدرعالی ! فکرمیکردم نهم تیرباشه ( زرتشتی ها خودشون تقویم خاصی دارند ) گفت نه عزیزم امروزهه .
وقتی رفتم داخل و هنوز شروع به صحبت نکرده بودم که با شیشه آبی کمی خیسم کرد وهمه دست زدن و خندیدن ( رسمشون هست که تو این جشن به هم آب بپاشن واسم جشن شون آبریزان و آب پاشان یا سرشوران هست ) . بعد اومد و یک دستبندی که هفت نخ به هفت رنگ بهم بافته شده بود وبدستم گره زد وگفت این دستبند تیروباد هست . چند روز دیگه ( نوزده ام تیر) بهتون میگم که این دستبند و روی جای بلندی ( مثل کوه یا پشت بام )بازکنید وآرزویی کنید و بدست باد بسپارید .
باخودم گفتم چه رسم زیبایی ! رسم بالن آرزوهای سرزمین های دور راشنیده بودیم اما از دستبند آرزوهای سرزمین خودمون که براساس قصه آرش کمانگیرکه ازکوی البرز تیری و برای مشخص کردن مرز ایران زمین باتمام وجودش رها میکنه و ازنیروی باد کمک میگیره که این تیر ده روز حرکت میکنه و عاقبت در تنه درخت گردویی می نشینه یادی نکنیم . همچنین ایین فال کوزه ، دوشیزه ایی کوزه ایی از آب پرمیکنه ویک دستمال سبزابریشمی روی دهانه اون میذاره و این کوزه (دوله ) رانزد اونایی که آرزویی دارند میبره واونها چیزکوچکی مثل انگشتر ، سنجاق سر،. دران میندازن وبعد دختر کوزه را زیردرخت سبزسرو میبرد . در روز تیرگان وبعد مراسم ابریزان ، دختردست درکوزه یک چیزی بیرون میاورد و صاحب آرزو خوشحال میشه که آرزوی او بیرون آمده است . ( دوستان برای دریافت اطلاعات کامل میتونید تو اینترنت آیین مروا (فال کوزه ) و دستبند تیروباد وسرچ بفرمایید ).
به هرحال روز بسیاربیادماندنی بود وجای شما بسیارخالی بود . مطمینم آیین هایی دیگری هم هست که متاسفانه صدای اون دراین هیاهوها به گوش ما نرسیده و بدست باد سپرده شده .
هست ,کوزه ,روز ,، ,دستبند ,باد ,هست که ,که این ,بدست باد ,و بدست ,آرزوهای سرزمین
درباره این سایت